چنته

وبلاگ فقهی _ حقوقی | مرتضی احمدی

چنته

وبلاگ فقهی _ حقوقی | مرتضی احمدی

چنته

نوشتن عملی است که به کمک آن می‌توان اطلاعات و اندیشه‌ها را تحلیل، بررسی و بازبینی کرد. نگارش، می‌تواند به عنوان ابزاری برای استدلال و استنتاج و ابهام‌زدایی بکار رود.این وبلاگ هم راه اندازی شده تا تبادل اطلاعات گردد.تااینکه اگرچیزی درچنته داریم برای هم وبرای بهتراندیشیدن وبهترزندگی کردن،بازکنیم. نوشتارهای فقهی، اصولی و حقوقی همراه با مجموعه جزوات و قوانین در اختیار شما فرهیختگان.درپناه حق

۲ مطلب با موضوع «پاسخ به شبهات دینی» ثبت شده است

پرسش:
آیا در قرآن کریم هم توسل به پیامبران توصیه یا نقل شده است؟


پاسخ:
در قرآن کریم به صراحت آمده:
"لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون؛(1) گمان نکنید کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده‌اند بلکه زنده و در پیشگاه پروردگار خود روزی می‌خورند".
طبق این آیه اولیا و انبیا الهی که در راه خدا شهید شده‌اند، دارای حیات برتری در عالم آخرت‌اند. کسانی که به آنان توسل می‌جویند، از ارواح پاک شان استمداد می‌کنند و آن ها را واسطه قرار می‌دهند. حال پیامبر(ص) که خود مربی و راهبر شهیدان است به طریق اولی از حیات متعالی و جاودانه برخوردار است و در مقامی بس رفیع و والا قرار دارد و با مبنای قرانی می توان ایشان را در حاجات خود واسطه قرار دهیم.
بر اساس آیه: "فتلقی آدم من ربه کلمات فتابه علیه؛(2) پس آدم از پروردگارش کلماتی را آموخت و خدا توبه او را پذیرفت".
بسیاری از مفسران اهل سنت گفته‌اند که مراد از کلمات که حضرت آدم به آن ها متوسل گردید، نام پیامبر و اهل بیتش بوده است.(3) اگر این تفسیر قبول باشد، معلوم می‌شود که حضرت آدم به وجود نورانی پیامبر و اهل بیت(ع) که هنوز به حسب ظاهر به دنیا نیامده و تولد جسمانی آن ها از نسل خود آدم و هزاران سال بعد تحقق یافت، توسل جسته است.
کسانی که اهل توسل‌اند، به مقام معنوی پیامبر و ائمه متوسل می‌شوند. مقام معنوی آن ها در زمان حیات و بعد از رحلت در هر دو صورت نزد خداوند محترم و عزیز است. در موثر بودن مقام معنوی تفاوت بین زنده بودن یا نبودن شان نیست.(4) همان گونه که در روایات دینی شیعه و سنی به زیارت قبور آن ها تأکید شده و اگر مرده باشند و اثری از آنان نباشد، زیارت قبور آن ها چه معنا دارد؟ !
از همه روشن‌تر در قرآن کریم در جریان بینایی حضرت یعقوب چنین آمده که حضرت یوسف به برادرانش فرمود:
"اذهبوا بقمیصی هذا فالقوه علی وجه ابی یات بصیرا؛(5) اکنون این پیراهن مرا ببرید و بر چهره پدرم افکنید تا دیدگانش باز و بینا شود". در قرآن در ادامه ماجرا آمده:
"فلما ان جاء البشیر القاه علی وجهه فارتد بصیراً؛(6) بس چون بشارت دهنده آمد آن(پیراهن) را بر رخسارش افکند، ناگهان بینا گردید و دیده انتظارش به وصل روشن شد".
در این ماجرای قرآنی به صراحت آمده لباس بی روح که یک پارچه بود، به دلیل آن که مدتی با جسم یوسف پیامبر تماس داشته، باعث بینایی یعقوب گریده، چگونه می‌تواند کسی تردید کند که قبر پیامبر و امام معصوم که بدن مطهر آن ها در آن جا مدفون است، باعث شفا و برکت و یاری متوسلان نگردد؟ آیا روح پیامبر و امام معصوم به اندازه لباس که پارچه‌ای بیش نیست، نزد خداوند ارزش ندارد؟ !!

پی‌نوشت‌ها:
1. آل عمران(3) آیه 169.
2. بقره(2) آیه 37.
3. مناقب ابن مغازلی، ص 63؛ در المنثور، ج 6؛ ینابیع الموده، ص 97.
4. همان، ص 100.
5. یوسف(12) آیه 93.
6. همان، آیه 96.

......................................

منبع: نرم افزارپیامبر مهربانی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۳ ، ۱۳:۳۶

 پرسش:
فلسفه شفاعت پیامبر(ص) چیست؟ آیا شفاعت نوعی تضییع حقوق افرادی که خوب تر بوده اند نیست؟


پاسخ:
مقام شفاعت حقیقتی است که برای پیامبر اسلام ثابت است چنان که مفسران مقام محمود را که در قرآن به پیامبر وعده داده شده را مقام شفاعت دانسته اند.
خداوند در قرآن می فرماید: "وَ مِنَ اللَّیْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَکَ عَسی‏ أَنْ یَبْعَثَکَ رَبُّکَ مَقاماً مَحْمُوداً(1) و پاسی از شب را(از خواب برخیز، و) قرآن(و نماز) بخوان! این یک وظیفه اضافی برای توست امید است پروردگارت تو را به مقامی در خور ستایش برانگیزد!" که مفسران بر اساس روایات مقام محمود را به مقام شفاعت تفسیر کرده اند.(2)
اما سخن در آن است که حقیقت شفاعت چیست و شامل چه کسانی می شود؟
شفاعت در اصطلاح آن است که شخص موجباتی فراهم ‏سازد که به وسیله ارتباط با شفیع، خود را از موقعیت نامطلوب در وضع مطلوبی قرار دهد که شایسته و مستحق بخشودگی گردد. لذا شفاعت عبارت است از همان مغفرت که هر گاه به خدا نسبت داده شود، مغفرت و هر گاه به دیگران نسبت داده شود، شفاعت گفته می شود(3) بنابر این شفیع به منزله بال دوم برای کسی است که دارای یک بال است و با کمک شفیع، بال دیگری برای پرواز می‌یابد، در کلمات امیر مؤمنان آمده است:
"الشیفیع جناح الطالب"؛(4) در نتیجه شفاعت امری مطلق و برای همه نیست و کسانی که در ظلمت کامل قرار دارند، زمینه‌ای برای شفاعت در آن ها وجود ندارد و از شفاعت شافعان محروم خواهند بود. شفاعت گرچه حقیقتی غیر قابل انکار است و بدون تردید عده‌ای از شفاعت بهره‌مند می‌شوند، اما بذر هدایت دنیوی در آخرت به صورت شفاعت شکوفه می‌زند. توقع شفاعت از سوی کسی که در دنیا بذر هدایت را دریافت نکرده، در آخرت درست مثل کشاورزی است که بدون پاشیدن بذر توقع محصول داشته باشد.(5)
امیرالمؤمنین(ع) می‏فرماید: "اِستَجِیبُوا الاَنبیاءَ وَ سَلِّمُوا بِاَمرِهِم وَ اعْمَلوا بِطاعَتِهِم تَدخُلُوا فِی شَفاعَتِهِم؛(6)دعوت و ندای پیامبران گرامی را بپذیرید. نسبت به فرمان‏های آن بزرگواران تسلیم باشید. عمل شما طبق دستور و فرمان آنان باشید تا مشمول شفاعت آنان گردید".
آری، کسانی که در دنیا از اولیای خدا و علمای ربّانی پیروی کرده باشند، در آن روز هم می‏توانند از آنان بهره گیرند و مشمول شفاعت آن بزرگواران باشند، یعنی باید بذر شفاعت را در دنیا کاشت تا در آخرت برداشت کرد. اما کسی که در دنیا اهل معاصی و آلودگی های گوناگون باشد نمی تواند توقه بهره مندی از شفاعت را داشته باشد. چون شفاعت در روز رستاخیز بی حساب و بی قید و شرط نیست، بلکه برنامه دقیقی دارد.
عارف بی‌بدیل معاصر امام خمینی(ره) در این خصوص سخنی شنیدنی دارد:
" شفاعت در آن عالم امر جزافی نیست و از روی تناسب یعنی شافع و مشفوع له است. از این جهت کسانی که از نور توحید و ولایت بی‌بهره‌اند، ممکن نیست به نور شفاعت نایل شوند و اهل معاصی نیز اگر کدورت معاصی آن ها را زیاد فرا گرفته باشد، ممکن است پس از مدت‌ها مدیدی به شفاعت نایل شوند، بنابر این باید به فکر اصلاح خود باشیم و با انوار اطاعت و مودّت اولیا(ع) خود را متناسب با آن ها کنیم تا مورد شفاعت آن ها شویم و نور شفاعت آن ها با نورانیت اطاعت ما شفع و جذبه روحانیت آن ها ما را مجذوب کند".(7) با توجه به آن چه بیان شد، شفاعت نعمتی نیست که به کمک هر فردی بیاید، بلکه تنها نصیب کسانی خواهد شد که جلوه‌ای از نور هدایت و ایمان در وجود آن ها وجود دارد، ولی به دلیل غفلت لغزش‌هایی از آنان سر زده است.
اما کسانی که از روی عناد و کفر و لجاجت با حق و حقیقت بیگانه بوده و در دنیا هرگز در مسیر هدایت نرفته‌اند، معلوم نیست بهره ای از شفاعت داشته باشند.
در نهایت توجه به این نکته هم ضروری است که جایگاه شفاعت در قیامت است. چنان که روایاتی از ائمه معصوم‌ نیز، موئد این بیان می باشد، چنان که از امام صادق‌(ع)نقل شده است:
"و الله ما اخاف علیکم إلاّ البرزخ فاذا صار الامر الینا فنحن اولی بکم‌"(8)؛ به خدا سوگند! تنها از برزخ بر شما می‌ترسم‌، ولی هنگامی که کار به دست ما آید، ما به شما سزاوارتریم‌(یعنی آن گاه که در قیامت اجازه شفاعت به ما بدهند، غیر از شما را مقدم نمی‏داریم‏)".
در نتیجه بر فرض که کسی آلوده به گناه باشد و در قیامت هم به شفاعت ائمه اهل نجات باشد و درجات پایینی از بهشت نصیب او بگردد، اما این فاصله عالم برزخ یعنی حد فاصل بین مرگ و روز رستاخیز که ممکن است میلیون ها سال دیگر به درازا بیانجامد را چگونه در عذاب جهنم برزخی طی خواهد نمود؟ آیا تحمل لحظه ای عذاب در عالم دیگر متصور و قابل تحمل است؟
روشن است که کسی که در دنیا اهل فسق و فجور و معاصی بود در برزخ وضعیتی نامناسب و بسیار بد را تجربه خواهد نمود بخلاف کسی که در دنیا اهل عبادت وبندگی و عمل صالح و ترک محرمات بوده در برزخ در نعمت های بهشت برزخی متنعم خواهد بود تا روز قیامت فرا برسد و در بهشت ابدی داخل گردد. در مورد سایت های دیگر نیز اظهار نظری نمی کنیم. هرچند قبول داریم دفاع نادرست از حقایق دینی گاهی موجب لطمات بیشتر به حقیقت دین و آموزه های دینی می گردد.
پی نوشت ها:
1. اسراء(17)آیه 79.
2. ر. ک، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، چ دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1379ه ش، ج 12، ص 225.
3. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، چ صدرا، 1370ش، تهران، ج 1، ص 259.
4. نهج البلاغه، حکمت 63.
5. سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، نشر مؤسسه آثار امام، 1387ش، ص 191.
6. سید هاشم بحرانی، تفسیر برهان، نشر موسسه البعثت بیروت 1419 ق، ج 3، ص 57.
7. امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، نشر مؤسسه آثار امام خمینی، 1377ش، ص 374.
8. علامه مجلسی، بحارالانوار، چ الوفاء بیروت، 1404ق، ج 6، ص 214.

مرتضی احمدی